|
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
به او گفتم سختیهایم را بگیر تا آرامش یابم و او گفت آرامش در پیش پذیرش سختی هاست.
__________________
سوال مهم غضنفر : من هنوز نفهمیدم وقتی میگن به افتخارش دست بزنید دقیقاً باید به کجای طرف دست بزنیم؟
__________________
حقیقت بی پرستش ، فلسفه و دانش است و پرستش بی حقیقت بت پرستی است. دکتر شریعتی
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
بقیه در ادامه مطلب...
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
از تو که دلم می گیرد
بقصد گله سویت می آیم
وقتی به تو میرسم
در تو هیچ نمی بینم جز همه خوبی
مهربانی ،عشق
گله ها همه می روند و
گل لبخند می رود
در تو غرق می شوم و
همه عشق می شوم.
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
فاصله دخترک تا پیرمرد یک نفر بود، روی نیمکتی چوبی، روبروی یک آبنمای سنگی.
پیرمرد از دختر پرسید:
- غمگینی؟
- نه.
- مطمئنی؟
- نه.
- چرا گریه می کنی؟
- دوستام منو دوست ندارن.
- چرا؟
- چون قشنگ نیستم
- قبلا اینو به تو گفتن؟
- نه.
- ولی تو قشنگ ترین دختری هستی که من تا حالا دیدم.
- راست می گی؟
- از ته قلبم آره
دخترک بلند شد پیرمرد رو بوسید و به طرف دوستاش دوید، شاد شاد.
چند دقیقه بعد پیرمرد اشک هاشو پاک کرد، کیفش رو باز کرد، عصای سفیدش رو بیرون آورد و رفت... ..
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
از مـــــــن نـــــپــــــرس چـــقـــدر دوســتــــت دارم ....
اینجا در قلب من حد و مرزی برای حضور تو نیسـت
به من نـــگو که چگونه بی تو زیستــن را تمـــرین کنم
مگر مـــاهـــی بیــــرون از آب میتواند نفــــــس بکشد
مگر میشود هوا را از زندگیم برداری و من زنده بمانم
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
ای کاش می توانستم باران باشم تا تمام غمهای دلت را بشویم.
ای کاش می توانستم ابر باشم تا سایه بانی از محبت بر رویت می گستراندم.
ای کاش می توانستم اشک باشم تا هرگاه که آسمان چشمهایت ابری می شد باریدن می گرفتم.
ای کاش می توانستم خنده باشم تا روی لبانت نشینم و غنچه بسته لبانت را بگشایم.
ای کاش می توانستم یک پرنده باشم و پر می گشودم و تا دور دستها در کنار تو پرواز می کردم.
ای کاش می توانستم سایه باشم تا نزدیک ترین کس به تو بودم
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |